دمشق-سانا
کتاب “جسد وآینه ها”که از انتشارات لیندا منتشره شده کتابیست شامل متن های شعری متفاوت در معنی و روش نظم آن ها می باشد که برخی قصائد با روش دو مصرع نوشته شده وبرخی دیگر با روش تفعیله طبق موضوعات انسانی و عاطفی که روح بالدار در حال پرواز برای جستجوی اماکن پس از اینکه طعم غربت چشیده وبه آتش فراق سوخته، منعکس می کند.
شاعر در غربتش می بیند که مادر بالاترین وبزرگترین موجودات است که با فضل خویش بر او از دنیا سبقت گرفته وفراق و دوری او خسته اش کرد پس تلاش کرد تا متن شعری با اشتیاق و دلتنگی عجین شده وپر از عاطفه و غم ومحبت نظم کنی با استفاده از نازکترین نغمه های موسیقی که به مرز غم می رسد که قصیده “مادر” چنین آمده است:
“مادر و زخمی ها را آشکار رشد می کنند… چنگال ها آهنی قلب را می کنند.. وندامت را نقاشی می کند.
مادر ویا حرقت می گریم.. چه بدبختی دارم.. واز سیاهی چشمان خجالتیش رنج را فراموش می کنم”.
ت-م